محل تبلیغات شما
تو همه زندگی ماها روزایی هست عجیب غریب . امروز بهترین روزی بود ک میشد تو دوران متأهلی حسش کرد . خونه امون و رفتم دیدم . مامان جاهاز و از بانه گرفت و فقط مبل و فرش و تلویزیون  و چندتا اسباب همینجوری موندهه . بتید شاد باشم . هستم ولی دانیال ی جوریه عین سابق نیست . تو خودشه . بی قراره و من نگرانشم . امشب ک زیادی دوری کرد . عجیبه . خیلییییی عجیب . نمازم نخوند . دقت ک میکنم میبینم نسبت به نمازش کم اهمیته . نگرانم . ی جوریم امشب کلی حرف باهاش داشتم . نذاشت بزنم . مثل سابق تو خودم میریزم . امشب اولین شبیه ک احساس تنهایی کردم . چ زوووود . اگه میگفت چرا امشب اینقدرررر دوری میکنه باز بیشتر اروم بودم . احساس نا امنی نداشتم و حتی احساس تنهایی خیلیییییی بدههههه . دوستش دارم . امیدوارم خراب نشه!!!!!

4.روزهای عجیب غریب

3. آرزویی که از کودکی ناکام مانده

ک ,امشب ,تو ,عجیب ,ی ,سابق ,عجیب غریب ,احساس تنهایی ,بزنم مثل ,مثل سابق ,نذاشت بزنم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خرید و فروش بازی ps4 محیط مدرسه